این روز ها، کنکور! :: BenYamin is typing...

این روز ها، کنکور!

چرا بعضی از چیزهایی که معلم ها در کلاس های خود به بچه ها میگویند، به این سادگی ها از یاد نمی روند و گاهی تا آخر عمر در زندگی دانش آموزان می مانند؟! (بخشی از مقدمه کتاب فیزیک دوازدهم فرید شهریاری)

ولی من همیشه مقدمه های کتابا رو میخونم گاهی چند بار میخونم. بعضی وقتها تمام معیار های من برای یک کتاب خوب فقط یک مقدمه خوبه! عجیبه ولی تا به حال نشده کتابی رو که بخاطر مقدمه خوبش خریدم بد از آب در بیاد!

فکر نمی کنم تو رنج سنی من کسی باشه که اسم بهمن بازرگانی رو نشیده باشه (میدونم که خیلیاتون اسم بازرگان رو به جای بازرگانی شنیدین) خیلی مقدمه هاش خوبه! حالا چون بهمن جان یک سال کتاب هاش رو با تاخیر داد ما جدید های اولی (من جزء اولین دوره نظام آموزش جدیدم) نشد که کتاباشو بخونیم ولی من مقدمه کتابشو دانلود کردم و خوندم مقدمه های فیل شیمی رو خوندم متن های آخر رو چند دور خوندم و لذت بردم و هر بار انگار متن جدیدی خوندم! واقعا اگه یه روز نویسنده شدید به مقدمه اهمیت بدید به هر حال !

سر کتاب فرید شهریاری هم همین حس رو تجربه کردم. بعضی کتاب های درسی همیشه یادم میمونن! حرفاشون، سبکشون و چیزایی که وسط مثال های درسی بهشون اشاره کردن!


چند دقیقه پیش برای کسی کامنت گذاشتم که انگار زندگی آدم به دو بخش قبل و بعد از کنکور تقسیم میشه واقعا این رو تو سال کنکور حس میکنم! وقتی با دوستام صحبت میکنم که می خواهید برای آینده چی کار کنید... 

مدت زمان زیادی تا کنکور نمونده ولی! برام جالبه بعضی تغییرات که متناسب با زمان اتفاق می افتن! مثلا افراد وقتی به کنکور نزدیکتر میشیم چقدر عوض میشن و خب حالا بقیه اتفاقات هم اینطوریه! کلا به نظرم ما آدم ها دورنگری خیلی خوبی نداریم مثلا دقیقا نمیتونیم به پنج سال بعدمون فکر کنیم و خب به هر حال اون پنج سال میگذره ... اینو ببینید 

منم همیشه مقدمه هارو میخوندم!
بخش های مهمشو هایلایت میکردم حتی!
البته الآن رمان میخونم و مقدمه هاشون بشدت نچسبه!تا جایی ک با اینکه حس بدی پیدا میکنم٬اما گاهی مقدمه رو رها میکنم و متن اصلی رو می شروعم!

جدا؟! منم اینکار رو میکنم بعضی وقتها :)

آره رمان ها معمولا اون متن های آخرش که تحلیل رمان میشه یا پیوست های نویسنده خیلی بهتر از مقدمه هاشونه!

چیز خوبی بود اگه تاثیر بزاره که بهتره
بعضی وقتا حالم بهم میخوره انقدر خیال پردازی می کنم خودم حالم از خودم بهم می خوره. می خوام مغزمو در بیارم بندازم دور:\

آره واقعا خیال بعضی وقتها آدم رو خسته میکنه ولی منهای بعضی وقتها خوبه! 

واقعا زندگی سخت شده! بعضی وقتها آدم میخواد خودش رو هم بندازه دور! (یاد دیالوگی از شرلوک افتادم : "جان خودت رو گرفتن! چه مسخره! جان خودتت رو از کی میگیری؟" البته چیزی که من یادم مونده رو نوشتم. فکر کنم تو اپیزود یوروس بود. )

لادن 🍂🍃 ۱۲ دی ۹۷ , ۲۲:۵۰
سلام. :)
من کنکوری نظام قدیمم، به واقع پشت کنکوری!
با نظرتون درباره ی مقدمه های کتاب های آقای بازرگان کاملا موافقم.

+ من هم مقدمه می خونم :دی

خوشحالم که افراد مقدمه خوانی در کنارم می بینم!  موفق باشیـــــــــد :)

سلام.
امشب داشتم توی روزنوشت‌هام می‌چرخیدم، دیدم نوشتم: کنکور مثه یه پورتال فضایه ، آدما که توش می‌افتن، قطعن و کاملن یه چیز دیگه می‌شن. فقط نه خودم و کنکوری‌ها، آدمای در ارتباط باهاشون، و خونواده هاشون درگیر این دگردیسی می‌شن انگار.
سعی می‌کنم سخت نگیرم امسالو کلن، و به چشم یه تجربه بهش نگاه کنم، هر چند تجربه‌ای که کش می‌آره و بیشتر شبیه عادته به جای تجربه.

آره اینطوریه ... ولی حالا اینقدر هم ترسناک نیست هست؟ یه بازیه دیگه! اما هیجان داره! کلا از بازی هایی که هیجان دارن ولی تمرکز می خوان خوشم میاد :)

١- کنکور رو برداشتن تقریبا براى سال 98 که ما باشیم
هشتاد و پنج درصد ظرفیت دانشگاه ها نیازى به کنکور ندارن و سوابق تحصیلى
٢- مقدمه هاى بهمن بازرگان عشق و واقعا کتاباش فوق العااااادن

حالا فکر نمی کنم بردارن یا چی به هر حال یه رقابتی برای کسب دانشگاه های خوب میمونه دیگه... یا کنکور یا سابقه تحصیلی مسخره ای که در نظر اوناست (نمره، عدد)! من تو یه سریال آمریکایی میدیدم که مثلا طرف اگه تو مدرسه پرخاشگری کنه و پیش روانشناس نره تو سابقه تحصیلیش تاثثر داره یا مثالا مجله ای که ساخته بهترین رزومه تحصیلی برای پذیرش تو دانشگاهه... به هر حال از ما ها گذشته این حرفا! ولی ببینیم چی میشه :)

من گفتم ترسناک؟ نه، منظورم اون تغییره بوده، نه که لزومن تغییر منفی، مثلن من ویژگی هایی امسال توی خودم کشف کردم که منِ قبلی خوابشم نمی‌دید :) 

دیدگاه زندگی بازیه، تجربه‌ها بازی‌ن، جالبه. 

نه منظورم این بود که دگر و دیسی اینا ظاهرا لغتی ترسناک هستند ولی کاملا درست میگی! منم همچین چیزهایی در خودم و اطرافیانم دیدم

سفره خاتون ۰۴ خرداد ۹۸ , ۱۰:۲۰
من سعادت آشنایی با آقای بازرگان رو نداشتم:)
خیلی سبز خوندم!
-دقیقا مقدمه ها خیلی مهمن.
مقدمه میکرو ریاضی پایه خیلی برای من آموزنده بود مثلا!

منم خودم نظام جدید رو با خیلی سبز و قلم چی خوندم؛ به کتاب های نظام قدیم ایشون نیم نگاهی داشتم.

من هم دقیقا تاثیر زیادی از مقدمه ها میگرفتم ولی میخوام یه نکته ای رو بگم . من تجربی هست رشتم و همسن شما هستم سال ۹۸ کنکور دادم . اون مقدمه های خیلی قشنگ کتاب های شیمی مبتکران نوشته ی آقای بازرگان نیست :) اگر دقت کنین صفحه ی بعد مقدمه خود اقای بازرگان نوشته ای دارن که درمقابل صفحه قبل کاملا متفاوته . اون مقدمه های قشنگ نوشته ی آقای فرهاد میثمی هست که مسئول انتشارات اندیشه سازان بودن و بعد ها امتیاز انتشارات رو دادن به مبتکران و حالا بخاطر مسائلی اسمشون نوشته نمیشه زیر مقدمه ها ولی این متن هایی که واقعا عمیقا با من حرف میزد به قلم ایشونه .

عه این موضوع رو نمی‌دونستم! البته در مورد مقدمه‌های کتاب‌های اندیشه‌سازان قبلا شنیده بودم و البته شنیده بودم که مشکلاتی براش پیش اومد! چقدر جالب! مرسی از شما و البته یادآوری این پست بعد از این همه مدت! :))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.